من همونم
من همونم که هنوز نشعه بیمار تو ام
بین هزیان غمت تشنه دیدار تو ام
من همونم که هنوز بی سر و سامان ترین
کولی در بدر شب همه بیدار تو ام
من همونم که هنوز زیر بارون نگات
کودک خیره سر و بی سر و بی عار تو ام
من همونم که هنوز در شب دلواپسی ات
مونس بغض گلو , گریه و بیزار تو ام
من همونم که هنوز با گنه بی گنهی
بوسه خنده بر آن حلقه سر دار تو ام