طبیبم بیشن دس وم بکیشه
کم وه نجاتم نقشه بکیشه
مه خوم خو زانم گرفتار چم
نه نفرین کردگ نیشه م بیمه چم
نه چی رفیقیل نعشه خمارم
یا چی قماریل تا سوب بیدارم
نه چی تاجریل کشتی غرق بیمه
یا چی شو کوری رعد و برق دیمه
دردی که دیرم درمانه نیه
چونکه دلگم قیامت دیه
بیمار وه دس یه چو خمارم
صیادی بد شانس کشته شکارم
لیو خنگه آگر خیده گیان
کافر وه کفره کیده پشیمان
سیاه زلفگه رنگ بختمه
دل ده کنسن مرگ سختمه
ای ویرانگر زیبای نامید
بیچاره کشتن رسم مرامه؟
تار گیسویت
مزن بر تار گیسویت تو آهنگ پریشانی
پریشان خاطرم یارا و میدانم که میدانی
صدایت چون تم باران نوازد جان هرجانان
چرا اسم مرا هرگز به آوازت نمیخوانی
سیه چشمان جاویدت , طلسم بی سر انجامی
زده بر بخت بیمارم,چرا پیشم نمی مانی
سرم سامان یک مجنون,دلم خونین تر از هر خون
بر این احوال حیرانم نشسته خلق حیرانی
به پای قامت سروت منم چوگان اخلاصم
طمع بر سایه ات دارم به آرامی و پنهانی
میسحای جوانمردی نه شادم از تو نه پر دردم
حبیبم یا طبیبی تو که هم دردی و درمان
ماه من
ماه من گریه نکن ابرها حسودیت میکنن
شایدم ستاره ها شک به صبوریت میکنن
ماه من گریه نکن غمها قشنگن ب خدا
مثل مهتابه چشات با شب میجنگن به خدا
ماه من گریه نکن یلدا چه زود دلگیر میشه
یادته گفتی سحر شبه که داره پیر میشه
ماه من گریه نکن دنیا خونه دو رنگیه
واسه اینها دل شکستن آخر زرنگیه
ماه من گریه نکن خودم برات شعر میخونم
آخه من هنوز تورو زیبای عاشق میدونم
ماه من گریه نکن خورشید غروبها میمیره
غروبهاست که عاشقا دلاشون بدجور میگیره
ماه من گریه نکن بارون به چشمات نمیاد
اونی که رفته سفر شاید تورو یادش بیاد
ماه من گریه نکن شبها اسیرن مثل تو
واسه ستاره ها چه خوب میمیرن مثل تو
ماه من گریه نکن بوم غم امشب میخونه
آخرین نگاه اون که گفته بودت دیونه
ماه من گریه نکن پنجره ها بازن هنوز
هنوزم چشمای تو,اون گریه ها نازن هنوز
من همونم
من همونم که هنوز نشعه بیمار تو ام
بین هزیان غمت تشنه دیدار تو ام
من همونم که هنوز بی سر و سامان ترین
کولی در بدر شب همه بیدار تو ام
من همونم که هنوز زیر بارون نگات
کودک خیره سر و بی سر و بی عار تو ام
من همونم که هنوز در شب دلواپسی ات
مونس بغض گلو , گریه و بیزار تو ام
من همونم که هنوز با گنه بی گنهی
بوسه خنده بر آن حلقه سر دار تو ام
سفرهای بی تو
اگه اینجا یه بهشته بی تو اما خیلی زشته
سفرهای بی تو رفتن کار من نیست سر نوشته
پره اینجا عطر پونه مثل یاد تو میمونه
یه قناری بی نشونه واسه غم ها شعر میخونه
همه آدم های اینجا اگه شادن اگه خوبن
تو همون نسیم صبحی اینا گرمای جنوبن
گلهای یاسهای وحشی هنوزم یه یادگارن
هنوزم رو تیغ دیوار مثل من چشم انتظارند
همه احساس من اینجا واسه اینا چه عجیبه
مثل چشمای نجیبت رنگ احساسم غریبه
ببین پرچین های دیوار یه پرنده لونه کرده
روی بالهاش غم نشسته تخم هاشو بهونه کرده